درس ، علم ، زندگی

منبعی مناسب از مطالب جدید برای افزودن به آگاهی شما بازدید کنندگان محترم

درس ، علم ، زندگی

منبعی مناسب از مطالب جدید برای افزودن به آگاهی شما بازدید کنندگان محترم

درس ،  علم  ،  زندگی

با سلام خدمت شما بازدید کنندگان محترم.از این که به وبلاگ من آمده اید از شما ممنونم.هدف از ساخت این وبلاگ ارائه مطالبی جدید برای شما بازدید کنندگان محترم است.
با تشکر
مدیریت وبلاگ

کلمات کلیدی
آخرین مطالب
۱۰شهریور

تاریخ

يكشنبه, ۱۰ شهریور ۱۳۹۲، ۰۷:۰۲ ب.ظ


خلاصه ی تاریخ صفویه



 

بعد از انقراض ساسانیان توسط اعراب مسلمان تا زمان به سلطنت رسیدن شاه اسماعیل صفوی درایران یک واحد سیاسی و یک پارچه به عنوان  حکومت مرکزی ایجاد نگردید . امیران و  حاکمان متعددی در  سرتاسر ایالات ایران حکمرانی کرده و داعیه سلطنت داشته اند . اما تنها کسی که با نیروی فکر و رشادتهایی که از خود نشان داد توانست کشور ایران را به سوی یک اتحاد فراگیرسوق دهدوموفقیتهای بسیاری نیزدراین راه بدست آورده شاه اسماعیل می باشد .بدین ترتیب بعدازقرنها شاه اسماعیل موسس سلسله صفوی موفق شد با برانداختن حکومتهای ملوک الطوایفی در ایران دولت واحدی ایجاد کند . عمده دلیل موفقیت شاه اسماعیل حمایت و ارادت قبایل بزرگ قزلباش که همگی قبایل ترک بودند می باشد ، این قبایل عبارتند از : شاملو ، روملو ، استانجلو ، افشار ، ذوالقدر ، قاجار و تکه لو . بعد از شاه اسماعیل صفوی شاه طهماسب به سلطنت رسید ؛ شاه طهماسب فردی موقع شناس و واقع بین بوده که  حیله گری خاصی را  نیز دارا  بوده است . دوره شاه طهماسب دوره تثبیت سلطنت صفویان است .بعدازشاه طهماسب شاه اسماعیل دوم وسپس شاه محمد خدابنده به پادشاهی رسیدند تااینکه نوبت به شاه عباس بزرگ رسید . شاه عباس فردی باهوش ، جدی ، جسور ، قدرت طلب و بسیار سخت کوش بود . در دوران حکومت او ایران در سیاست های داخلی و خارجی خود راه تازه ای را آغاز کرد که مایه قدرت و شهرت وی در سراسر جهان گردید و آثار بسیار زیادی از او برجای ماندکه تا به امروزنیز ادامه دارد . متاسفانه بعد ازشاه عباس دوران رکود و انحطاط ایران وحکومت صفوی آغاز گردید . بعد از او شاه صفی و شاه عباس دوم به حکومت رسیدند و توانستند با استفاده از دوران طلایی شاه عباس تشکیلات حکومتی منسجم ومنظم داشته باشند ،ولی نتوانستند آن راپویا کنند ویا چیز تازه ای به آن بیافزایند .متاسفانه ضعف تشکیلات صفوی و انحطاط آن از دوران  پس از شاه عباس آغاز گردیده و در دوران شاه سلیمان  بخوبی نمایان می گردد و سلسه صفوی روبه نابودی رفته بطوری که در زمان  پادشاهی شاه سلطان حسین  دولت صفوی با حمله افغانها  سقوط کرده و بعد از مدتی حذف می گردد . سپس حکومت ایران به نادرشاه افشار و سپس به خاندان زند می رسد .

 

ب ) تاثیر مذهب تشیع در ایران و رسالت شیعی گری صفویان

فعالیت اصلی شیعیان به واقع ازقرن سوم هجری برای دست آوردن قدرت درسرزمینهای اسلامی آغازشده است وبا فتح بغداد به دست آل بویه راه برای فعالیت این مذهب باز گردید . وبعد از این نیز تا زمان سلسه صفویه کوششهای زیادی برای رسمیت دادن به مذهب شیعه در ایران صورت گرفته اما همگی ناکام ماندند تا زمان حکومت صفویان و قدرت یابی آنان که این امر محقق گردید و تشیع و بطور اخص شیعه 12 امامی به عنوان مذهب رسمی کشور به رسمیت شناخته شد . و برای اولین بار در طول تاریخ ، حکومت  مستقل مذهبی بر پایه  تشیع به وسیله خاندان صفوی در  ایران  بنیان گذارده شد . البته  پادشاهان  ترک نژاد صفوی برای قوی تر کردن موقعیت خود  مبنای حکومت خود را بر دو پایه اصلی یعنی تکیه بر تشیع و شیعه گری و همینطور ملیت  ایرانی بنا نهادند و  توانستند با  استفاده از  این دو عامل  ایران را از  دنیای اسلام آن زمان و  بطور اخص از قدرت عظیم امپراطوری عثمانی کاملاً جدا کنند . که این امر باعث  جدالهای بسیاری بین دو  طرف تحت  عنوان  حمایت از اهل تسنن و تشیع در گرفته که عده بیشماری در این بین نابود گردیدند و در ایران گروههای بزرگی از اهل تسنن تحت عنوان شیعه شدن و غیره مورد تعقیب قرار گرفتند .

نتیجه این برخوردها این گردید که مجموعه کینه ها و نفرتهایی که از دوران گذشته از زمان خلفای راشدین و سلاطین غزنوی و سلجوقی و دیگر حاکمان  سنی مذهب در  جامعه  شیعه  وجود  داشت اینک با  تکیه بر قدرت  نظامی  رهبران  صفویه  تبدیل به یک نهضت سیاسی شده و سلاطین صفوی با استفاده از این اصول تمامی هدفهای سیاسی و حکومتی خود را در دل مردم ایران جای داده و به هر صورت که خواستند از آن استفاده نمودند . شاهان صفوی با ساختن شجره نامه نسب خود را به امام موسی کاظم (ع) رسانده و خود را از فرزندان امیرالمومنین می دانستند و همینطور آنان خود را نایب امام زمان در زمان غیبت دانسته و با  تبلیغات  وسیعی که توسط طرفداران شان در این مورد صورت می گرفت با استفاده از موج احساسات شیعیان خود را به راحتی به مردم کاملاً موجه و محق نشان داده بودند .

خاستگاه  اولیه  صفویان  گرایشهای  صوفیانه بود که  از میان آنان برخاسته بودند و  پادشاه به  عنوان  مرشد کامل در میان طرفدارانش شناخته می شد ، که دستوراتش بدون چون وچرا اجرا می شد . با ظهور صفویان و رسمی اعلام شدن مذهب تشیع برخوردهای بسیاری میان پیروان اهل سنت وشیعیان به وجود آمد که باعث کوچ های اجباری ویا تغییر مذهب توسط عده ای از آنان گردید که در پایان پیروزی از آن شیعیان بود .

 

ج ) وضعیت اقلیتهای مذهبی در ایران

از دیگر اقلیتهای مذهبی ارامنه بودند که در طی لشگر کشی های پادشاهان صفوی به ارمنستان و گرجستان بعنوان اسیر به داخل ایران و بطور اخص به اصفهان منتقل می شدند . در دوره  حکومت  شاه عباس بیشتر بر  انتقال صنعتگران وهنرمندان ارمنی تاکید گردیده و آزادیهای بیشتری برای آنها قائل گردیده وآنان توانستند برای خود کلیساهای متعددی ایجاد کنند .

زردشتیان و یهودیان نیز از اقلیتهای دیگر مذهبی در ایران بودند . اما برخورد حکومت با اینان بسیار متفاوت و خشن تربوده است  بگونه ای که  تغییر  مذهب از روی اجبار و  فشار حکومت و  روحانیون  مذهبی بر این دو گروه  بیشتر بوده است . و از دشمنان سرسخت اینان می توان به محمد باقرمجلسی ومحمد حسین مجلسی که ازحمایتهای شاه سلیمان وشاه سلطان حسین برخوردار بوده اند نام برد .

از فرقه های مذهبی دیگردراین دوران می توان ازنقطویان نام برد ، این فرقه مذهبی توانست دردوران صفویان به مهمترین فرقه مذهبی  سیاسی آن زمان تبدیل گردد . پیروان این فرقه قرآن و دین را بر اساس اندیشه های خود تفسیر کرده و به  رستاخیز و بهشت و دوزخ  معتقد نبودند و  برای آب ، باد ، آتش و خاک احترام زیادی قائل بوده و به نوعی آن را  می پرستیدند و همچنین معتقد به  تغییر و تبدیل  موجودات به  یکدیگر بوده و به گونه ای  تناسخ و رجعت  اعتقاد داشتند . تمامی  پادشاهان صفوی با پیروان این فرقه مبارزه کرده ودرراه نابودی آنان کوشیده اند .اکثراینان درزمان حکومت شاه عباس به هندگریخته ودرآنجا به تبلیغ آئین خودمی پرداختند ، ویکی ازدلایل گسترش زبان فارسی درهندحضوردانشمندان وپیروان نقطویه درآنجا بوده است .

حضور قدرتمندانه و تبلیغ تشیع توسط پادشاهان صفوی و گرایش ایرانیان به این مذهب راه را بر دیگر مذاهب بسته بود و اگر مذهبی می خواست سر بلند کند و خودی نشان دهد با برخورد قاطعانه حکومت مواجه می گردید .

 

چ ) علوم و معارف در عهد صفوی

عموماً عالم درزمان صفویان بیشتر به علمای دین اطلاق می گردید . که این علما بیشتر درنجوم و فلسفه و مسائل مذهبی تبحر داشتند . و چون مذهب تشیع اساس  وحدت ملی بود همه عوامل را تحت الشعاع خود قرار داده بود و اکثر این علما کتابهایی در خصوص احکام دین  و مذهب می نوشتند . و چون عالمان دیگر علوم به اندازه  عالمان دینی دارای اهمیت نبودند به همین جهت اغلب آنها راهی هند و عثمانی می شدند ودر عوض فقهای جبل عامل ( لبنان ) و مناطق دیگر همچون بحرین و احسا و حله دسته دسته به  ایران می آمدند و مورد  استقبال صفویان قرار می گرفتند . با همه این احوال ایرانیان در فراگرفتن علم و دانش از خود اشتیاق  فراوان نشان می دادند و  همین امر  باعث شده بود تا مدارس و  موقوفه های  بسیاری در این  دوران به  وجود آید . از مهمترین علمای این دوره می توان به امیر غیاث الدین منصور – شیخ بهایی – شیخ محمد باقر استرآبادی معروف به میر داماد –  میر ابوالقاسم فندرسکی –  ملاصدرای شیرازی  -  ملا عبدالرزاق لاهیجی –  ملامحسن فیض کاشانی و ملا محمد باقر مجلسی صاحب کتاب بحار الانوار نام برد .

 

د ) شعر و ادبیات در عصر صفوی

عدم توجه  پادشاهان صفوی به شعر در این دوره  باعث کاهش اشعار وزین  و قوی در  ادبیات گردید . اگرچه در این دوره نیز شاعران  چیره دستی حضور داشته اند اما نتوانستند شعر فارسی را آنگونه که بوده است به انجام برسانند . یکی از دلایل کم رونقی شعر در این دوره را می توان به عدم توجه به فراگیری حکمت و فلسفه در این دوران مربوط دانست ، شعرائی که اشعار خود را بر پایه علوم قرار می دادند به علت کم اطلاعی و یا بی اطلاعی از این علوم نتوانستند اشعار نغز و حکیمانه بسرایند و دلیل دیگرنیز جلوگیری پادشاهان صفوی از سرایش مدح ومدایح پادشاهان توسط شعرا بوده است . پادشاهان صفوی بیشتر راغب به مدح  پیامبر و ائمه  توسط  شعرا بوده اند . پادشاهان  صفوی شعرائی را که در مدح ائمه (ع) و ذکر مصائب آنان شعر می سرودند  را مورد  تشویق  قرارداده و انعام می پرداختند . اکثر شعرا در این زمان برای رسیدن به ثروت و دریافت  صله به دربار سلاطین هند می رفتند . از مهمترین شاعران این دوره می توان به بابافغانی شیرازی – وحشی بافقی – محتشم کاشانی – عرفی شیرازی  و از همه معروفتر صائب تبریزی را نام برد .

یکی  دیگر از  مظاهر ادبی این دوره نوشتن  تذکرهای متعدد می باشد که در  ادبیات از نظر کمیت و ارزش دارای اعتبار خاصی می باشد . و همینطور در این دوره  وقایع نویسی  دارای  اعتبار  بسیار بوده است که  می توان از  تاریخ  عالم  آرای عباسی و عباسنامه و حسن التواریخ نام برد .

 

ر) هنرهای زیبا و صنایع در عهد صفوی

محیط مناسب و آسایش مادی مردم در این دوره سبب رشد هنرمندان در ایران زمین گردیده که این هنرمندان باخلق آثار بدیع و اعجاب انگیز ، ذوق و شعور  هنری خود را به جهانیان نشان دادند .

از هنرهای معروف این دوره می توان به نقاشی و مینیاتور – خط و خوشنویسی – تذهیب کاری ، قالی بافی و پارچه بافی را نام برد .

 

1 – نقاشی و مینیاتور

در این دوره مکتب مشهور مینیاتور سازی هرات که سنتهای هنری بهزاد را تعقیب می کرد وجود داشته و خود بهزاد نیز پس از تاسیس  سلسله صفوی به تبریز پایتخت این سلسله رفته و تا هنگام مرگ در زمان سلطنت شاه طهماسب نقاش دربارصفویان بود .

مکتب نقاشی دیگر مکتب رضا عباسی می باشد که در دوره شاه عباس اول و جانشینان او در اصفهان بوجود آمد ؛ در این مکتب تصاویری را  با قلم بدون  هیچگونه رنگ و  بصورت سیاه قلم  نقاشی می کردند . همچنین باید به این مسئله نیز اشاره کرد که شاه عباس خود مشوق  نقاشی بوده و  بویژه  علاقمند به نقاشی های  چهره نگاری به سبک غربی بوده است ، طوری که محمد زمان نقاش را برای مطالعه و آموختن نقاشی غربی به رم فرستاد .

از نقاشان معروف در این دوره می توان به شیخ زاده – سلطان محمد – خواجه عبدالعزیز – مظفر علی – سید میر نقاش – شاه محمد که به سبک  نقاشی و  مینیاتور  هرات کار می کردند نام برد . و  نقاشان دیگر آقا رضا کاشی – معین نقاش – محمد قاسم تبریزی – حیدر نقاش – میر افضل تونی – محمد علی تبریزی و مصور کاشی را نام برد .

2 – خوشنویسی

هنر خوشنویسی در دوره صفوی به اوج و شکوه خاصی دست یافت وکاملاً سبک و روش ایرانی به خود گرفت . مهمترین مرکز خوشنویسی در آن زمان شهر تبریز  بوده  است . قرآنهای خطی بسیاری از این  دوره  موجود  است که  نشان دهنده اوج  هنر خطاطی و خوشنویسی آن دوره می باشد . از مهمترین خطاطان عصر صفوی می توان به شاه محمد نیشابوری – دوست محمد هراتی – سید احمد آهو چشم – علیرضا عباس تبریزی – میرعماد قزوینی و میرزا شفیعا نام برد .

3 – تذهیب کاری

تذهیب کاری به کوشش هنرمندان دوران صفوی رشد  و  ترقی کرده و به اوج  زیبایی و شکوفایی رسید . از هنرمندان مشهور تذهیب کار در این دوره می توان از محمود بخارایی – حسن بغدادی – یاری – میرک و پسرش قوام الدین نام برد .

4 – قالیبافی

صنعت قالیبافی توسط شاهان صفوی مورد توجه خاصی قرار گرفته ، طوری که شاه اسماعیل بهترین هنرمندان قالیباف را به تبریز منتقل کرده و با دادن پاداشهای بسیار آنان را تشویق و ترغیب به نوآوری و ابداع در این صنعت نمود . و همینطور شاه طهماسب  نیز به قالی و  نقش ونگار آن  بسیار علاقمند بوده و به  جزئیات آن بسیار دقیق بوده است . در این دوره  کارگاههای سلطنتی تاسیس وهنرمندان قالی باف چیره دست درآن مشغول بکار بوده اند که می توان از شهرهای کاشان ، همدان ، شوشتر ، هرات و تبریز بعنوان مهمترین مراکز قالیبافی ایران در آن دوران نام برد .

5 – پارچه بافی

دوران صفوی را ازنظر پارچه بافی بایدعصر طلائی نامید ، زیرا پادشاهان صفوی با تشویق هنرمندان وایجادمراکز بزرگ جهت پرورش و  تربیت  استادان  فن  عمل  بسیار  مهمی در  توسعه این  هنر  صنعت بوده اند . از مراکز مهم پارچه بافی در این دوره     می توان از  یزد ، کاشان ، و اصفهان نام برد .  پارچه های این دوره با  تار و پودی از طلا و نقره و یا مخمل های رنگارنگی بافته       می شدند که از نظر رنگ و طرح شهرت جهانی یافته بودند .

 

ن ) معماری

پادشاهان صفوی خود را  مسئول امور دینی  می دانستند و به رفاه مردم  علاقمند بودند و  همین عوامل باعث  ایجاد مساجد و مدارس معتبر مذهبی و احداث تاسیسات بناهای عام المنفعه چون پلها و کاروانسراها توسط صفویان گردیده است .

ثروت  صفویان و ارتباط آنان با کشورهای  اروپایی و  رفت و آمد سفرای اروپایی به ایران علت احداث کاخهای عظیم و زیبای این دوره گردید .

از کاخهای مهم این دوره می توان از عمارت عالی قاپو ، کاخ چهلستون و کاخ هشت بهشت نام برد .

کاخ عالی قاپو : این قصر در عهد صفویه به دولتخانه مبارکه نقش جهان و یا قصر دولتخانه معروف بوده است . این قصر به دستور شاه عباس ساخته شده است و شاه سفرا و امرای دیگر کشورها را در این کاخ به حضور می پذیرفت .

عالی قاپو 5 طبقه بوده ودارای گچ بریها و تزئینات بسیار بوده است ونقاشی های داخلی آن توسط رضاعباسی نقاش معروف عهد صفوی ترسیم شده بود .

آب انبارها  و  حمامهای : بسیاری در دوران  صفویه  ساخته شد که می توان  به حمام  مجموعه اردهال و آب انبار حاج صباغ کاشان و ... را نام برد .

پل ها : می توان از  پلهای  معروف به  سی و سه پل ( پل ا... وردی خان ) و  پل خواجو  اشاره کرد که  برروی  رود زاینده رود احداث شده اند .

کاروانسراها : عصر طلایی و شکوفایی احداث کاروانسراهای زیبا در دوره صفویه آغاز شد . رونق تجارت داخلی و خارجی و اهمیت دادن به راهها و شهرهای  زیارتی  باعث شد که در بنیان کاروانسراها ومعماری وتزئینات آن تحولات جدیدی ایجاد گردد .  از کاروانسراهای معروف آن دوره می توان از کاروانسرای شیخ علیخان و کاروانسرای مرنجاب نام برد .

میدان نقش جهان :  ( میدان امام ) این میدان در  زمان شاه عباس ساخته شده  و وسعت یافته است . این  میدان در زمان خود یکی از بزرگترین میدانهای جهان بوده که محل بازی چوگان ، رژه سپاهیان صفوی ،جشن و چراغانی بوده است . در اطراف این میدان مشهورترین بناهای اصفهان مانندمسجدجامع عباسی ( امام ) – مسجد شیخ لطف ا... – عمارت عالی قاپو وسردرقیصریه بازار اصفهان وجود دارند . این میدان دارای 500 متر طول و 165 متر عرض می باشد .

مسجد جامع عباسی : این مسجد در سال 1020 هجری قمری به فرمان شاه عباس و توسط استاد علی اکبر اصفهانی ساخته شده و کتیبه سردر مسجد به خط ثلث و توسط علیرضا عباسی انجام شده است .

مسجد شیخ لطف ا... : این مسجد شاهکار بی نظیری از هنر معماری و  کاشی سازی قرن  یازدهم هجری است . این مسجد نیز به دستور شاه عباس و در مدت 18 سال ساخته شده است . معمار این مسجد استاد محمد رضا اصفهانی بوده و کتیبه سردر آن به خط ثلث علیرضا عباسی می باشد .

کلیساها : بعد از مهاجرت ارامنه به اصفهان همگی در محله جلفا اقامت گزیدند و در آنجا اولین کلیسای خود را به نام کلیسای هاکوپ  احداث کردند . از  کلیساهای  دیگر می توان به کلیسای  بیت اللحم ،  گیورک و  وانک را نام برد که از همه این  کلیساها بزرگتر و معروفتر کلیسای وانک می باشد که دارای نقاشی های تاریخی و بسیار زیبا در سقف و دیوارهای آن می باشد .

قهوه خانه ها : با امنیت وآرامشی که دردوران پادشاهی صفوی بخصوص دردوران شاه عباس پدید آمد مردم ایران از زندگی مرفهی  برخوردار گردیدند . همین  آسایش نسبی باعث توجه مردم به جنبه های تفننی و تفریحی زندگی گردید و مراکزی برای گذراندن اوقات فراقت مردم به وجود آمده که یکی از این مراکز قهوه خانه ها بودند . احداث قهوه خانه ها از راه عثمانی به ایران آمده ودر عهد شاه طهماسب در قزوین و سپس در نقاط دیگر ایران از جمله اصفهان رواج یافت . در شهر اصفهان قهوه خانه های معروف بیشتر در اطراف میدان نقش جهان و چهارباغ و بازار قیصریه بود . طبقات مختلف مردم از اشراف و بزرگان درباری و سران قزلباش تاشاعران واهل قلم و نقاشان وسوداگران برای گذراندن وقت و دیدار با یکدیگر و سرگرم ساختن خود با بازیهای مختلف یا مناظرات شاعرانه و شنیدن اشعارشاهنامه و حکایات و قصص وتماشای رقصهای گوناگون و تفریحات دیگر به آنجا می رفتند . از  قهوه خانه های  معروف می توان به  قهوه خانه  باباشمس که به امر  شاه عباس و  برای فردی به همین نام برای شاهنامه خوانی ساخته شد و دیگری قهوه خانه طوفان می باشد که شاه عباس نیز بعضی اوقات به آنجا می رفت .

شاردن جهانگرد معروف فرانسوی که چندین بار به ایران سفر کرده بود درباره شهر اصفهان می نویسد که در شهر اصفهان : 162 مسجد – 48 مدرسه – 1082 کاروانسرا و 272 حمام وجود داشته است .  

 

و ) تاثیرات فرهنگی ایران در عهد صفوی

دایره روابط سیاسی وتجاری وفرهنگی ایران باکشورهای همسایه مانندامپراطوری عثمانی وهند و روسیه ونیز با کشورهای بزرگ اروپایی از آغاز دولت صفوی وسعت یافت و این روابط در زمان پادشاهی شاه عباس توسعه بیشتری پیدا کرد . ایران با ایجادروابط میان کشورهای اروپایی و بخصوص با ملل همجوار خود توانست با فرهنگ و تمدن آنها آشنایی پیدا کرده و بعلت نزدیکی بیشتر تاثیر قابل توجهی در فرهنگ و تمدن آنها بجای گذارد .

پادشاهان  صفوی روابط  نزدیکی را با  سلاطین هند برقرار کردند و در تمام  طول  سلطنت اینان ، ایران با هند روابط فرهنگی داشته است . به  جرات می توان گفت که در  هیچ دوره ای از تاریخ درخشان  فرهنگ ایرانی چنین سرمایه گذاری فرهنگی بعمل نیامده بود . پادشاهان گورکانی هند به کسب ادبیات ایرانی و سایر علوم علاقه داشته و در این دوره هزاران شاعر و نویسنده و خوشنویس در هند حضور داشته اند .

ترجمه آثار بزرگ ادب پارسی به زبانهای اروپایی از یکسو و انتشار سفرنامه های متعدد سیاحان و محققان اروپایی مقدمه ای برای نفوذ فرهنگ ایرانی در اروپا بود . در قرن هفدهم میلادی برخی از آثار ادبی ایران مانند گلستان به زبان فرانسوی ترجمه شده ، انتشار این ترجمه ها و  همچنین سفرنامه های  سیاحان معروفی مانند شاردن و تاورنیه مردم اروپا را به فرهنگ و ادب ایرانی علاقمند ساخت و آنان را متوجه گنجینه غنی و پرارزش هنر و ادبیات فارسی نمود .

فرهنگ وهنر ایرانی درعثمانی نیز بسیار بانفوذ بوده است به گونه ای که بسیاری از صنعتگران ومعماران ایرانی توسط آنان به خدمت گرفته می شدند و یا سلاطین عثمانی در ضمن جنگهای خود با  پادشاهان صفوی ایران  می کوشیدند که از هنرمندان ایرانی استفاده کنند و آنها را باخود به عثمانی منتقل می کردند . بنا به نوشته شاردن سلطان سلیم پس از فتح تبریز سه هزار خانواده صنعتگر را به غارت برده و آنها را در استانبول سکونت داده بود


 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۲/۰۶/۱۰
محمدرضا ترکمن

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی